تقصير توجّه از عالم ملكوت، به عالم ناسوت است. توجّه از لذّات روحى به سوى لذّات جسمى و توجّه از وحدت به كثرت است. تقصير، تحليل بعد از تحريم است؛ به اين معنا كه آنچه قبل از احرام براى مُحرم حلال نبود، اينك به واسطه احرام، طواف، نماز، سعى بين صفا و مروه و تقصير، حلال شده است. تجلّى نور خدا، نظر به عالم ملكوت، لياقت نيل به مراتب يقين و ديده ی بصيرت، كه تماماً براى او حرام بود اينك حلال شده است؛ چرا كه حاجىِ سالك، صفات شيطانى خود را تقصير كرده است و مگر نه اين كه؛
«لَو لا اَنَّ الشَّياطينَ يَحُومُونَ عَلى قُلُوبِ بَنى آدَم لَنَظرُوا اِلى مَلَكُوتِ السَّمواتِ وَ الْاَرْض» [1]
«اگر نبود آن كه شياطين بر دلهاى فرزندان آدم هجوم مىبرند، هر آينه ديدهی آنان به ملكوت آسمانها و زمين، روشن میگشت.»
پی نوشت ها:
[1]. بحار الانوار، ج 7، ص 59، ح39